نشست نقد و بررسی کتاب: «درآمدی بر علم عرفان نظری» نوشته دکتر سید محمدتقی شاکری
در این جلسه که در ساعت 10.30 صبح چهارشنبه سی بهمنماه 1403 در سالن جلسات دانشگاه بینالمللی مذاهب اسلامی برگزار شد آقایان دکتر محمدجواد شمس و دکتر ابوالفضل تاجیک به نقد این اثر پرداختند.
در ابتدا دبیر نشست درباره تاریخچه، تعاریف و دورههای عرفان نظری سخن گفت و در ادامه نویسندگان جدید این حوزه را معرفی کرد؛ سپس نویسنده اثر و عضو هیئتعلمی دانشگاه آقای دکتر شاکری درباره انگیزه و چرایی نگارش این کتاب با وجود اینکه بیش از شش اثر در خصوص عرفان نظری به زبان فارسی وجود دارد، گفتند: خلأ و نبود متن درسی برای دانشجویان کارشناسی گروه فلسفه و عرفان دانشگاه و اینکه برخی کتابهای عرفان نظری موجود یا از نظر مطالب قامض و پیچیده است یا از لحاظ تیتربندی و نیز محتوا و یا اینکه بیش از حد مفصل هستند و ... . از این رو ضمن سادهسازی اصطلاحات و عبارتهای عرفانی تا حد ممکن ، به عرفان نظری در مکتب ابن عربی توجه شده است چراکه با عرفان و اصطلاحات ابن عربی رسالت تقریب و اثرگذاری در زمینه تقریب مذاهب اسلامی بهتر و بیشتر به دست می آید.
در ادامه ناقد نخست جناب دکتر محمدجواد شمس در خصوص سهل و ممتنع بودن و دشواری تعریف عرفان نظری و سادگی و سختی آن و معنایی که عارف از عرفان دارد و مباحث خود را در حالت وجد و سکر به گونه ای می گویند که در حد فهم مخاطب باشد، مباحثی را بیان کردند و از اینکه مستشرقان از قرن 19 به بعد از جمله نیکلسون و شیمل و ... اصطلاحاتی را درباره عرفان مانند مکتب سکر و صحو، مکتب بغداد و خراسان، وحدت وجود و شهود و ... جعل کردهاند که این مباحث وارد تحقیقات ما شرقیها شده و برخی از نویسندگان بزرگ ایرانی هم این تقسیم بندیها را به کار بردند. این ناقد درباره این کتاب گفتند که نویسنده به هدف خودش که خلق متنی درسی برای دانشجویان کارشناسی فلسفه و عرفان است، دست یافته است و امتیاز و حسن این اثر رنگ و بوی فلسفی بیشتر آن است.
ناقد دوم کتاب آقای دکتر ابوالفضل تاجیک هم داشتن متنی، جامع و جمعوجور و کاملاً منقح را از ویژگیهای مثبت کتاب ارزیابی کرد که در صورتی که در بازار نشرمناسب معرفی شود میتواند با کتابهای منتشره این حوزه رقابت کند. نویسنده با تقسیم علم عرفان به نظری و عملی در مقدمه خود تکلیف خواننده را روشن کرده است؛ هر چند تقسیم از باب مسائل نظری و عملی است و بهتر است این موضوع روشنتر توضیح داده شود.
در پایان نویسنده محترم با یک جمعبندی اظهار داشتند که مطالب را ناظر بر کتابهای رایج عرفان نظری نوشته است اما از آوردن برخی از مطالب کماهمیتتر که موجب تفصیل زیاد کتاب میشد، چشمپوشی کرده است و در کل مباحث بهگونهای بیان شده که نیاز دانشجویان به فلسفه به ویژه مباحثی که رنگ و بوی حکمت متعالیه دارد، برآورده شود.
نظر شما :